“من کسی را دیدم که دقیقا شبیه تو بود! ” شما حتما حداقل یک بار در طول زندگی این را شنیدهاید. اما آیا واقعا کسانی وجود دارند که دقیقا شبیه ما یا همزاد ما باشند؟ مایکل شیهان استادیار نوروبیولوژی در دانشگاه کرنل معتقد است که چنین چیزی امکانپذیر است.او در مطالعهای که اخیرا انجام دادهاست، به این نتیجه رسید که چهرههای ما به دلیل اهمیت فردیت در گونهی ما تکامل یافتهاست.مثلا، وقتی در خیابان قدم میزنید چهرههای متفاوت زیادی میبینید ولی اگر به پارک بروید تعداد زیادی سنجاب میبینید که کاملا شبیه هم هستند! حتی نمیتوانید آنها را از هم تشخیص بدهید.
به گزارش «بهداشت نیوز» شیهان میگوید: “انسانها جدا متفاوت و متنوع هستند، اما چنین تفاوتی را در سایرگونهها نمیتوان دید.”اما همهی ما داستانهایی در رابطه با شباهت دو نفر به یکدیگر شنیدهایم یا تصاویری دیدهایم از دو آدم که بسیار به هم شباهت دارند.مثلا به تازگی نیام گینی، دانشجوی دانشگاه دوبلین، همزاد غریبهی خود را از طریق شبکههای اجتماعی و فقط در مدت ۱۶ روز پیدا کرد.
زمانی که نِیل ریچاردسون ۶۹ ساله، کشیش بازنشسته به برینتری، اِسِکس نقل مکان کرد، دائما غریبهها به او سلام میدادند و او را جان خطاب میکردند.
دکتر داینل پودینی، دانشمند پزشکی قانونی و متخصص در تشخیص چهره در دانشگاه جورج واشنگتن معتقد است “تجربیات ما تصویری که ما در صورت دیگران میبینیم را فیلتر میکند.” او معتقد است که شیوهی خواندن چهرهی توسط هر فرد متفاوت است و همین یک عامل تعیینکننده است. بعضیها اول چشمها را میبینند و بعد به نگاهشان به دهان و بینی میافتد، و بعضیها ابتدا چشمشان به بینی طرف مقابلشان میافتد و بعد دهان و نهایتا چشم را میبینند. و این ترتیب نگاه کردن به اجزای صورت آدمها، برداشت ما از چهرهی دیگران را کاملا تغییر میدهد.ما همچنین به شدت تحت تاثیر بافتار هستیم. اگر دو نفر اندام مشابه، مدل موی مشابه و لباس مشابه داشته باشند، از نظر بقیه شبیه به هم دیده میشوند. این فرآیند در روانشناسی به “جهتگیری تاییدی” معروف است. وقتی یک چیزی برای ما آشنا و قابل درک است، سایر حقایق را به سمت و سویی منحرف میکنیم که همه چیز با تصویر ذهنی که ساختهایم سازگار شود.اما اگر بخواهیم نگاهی علمی به این موضوع داشته باشیم، باید بگوییم اینکه اعضای یک خانواده به هم شباهت دارند یا دوقلوهای همسان درست شبیه هم به نظر میرسند، نشان میدهد که چهرهی انسان کاملا وراثتی است. بنابراین میتوان گفت غریبههایی که به یکدیگر شباهت دارند، به لحاظ ژنتیکی بسیار به هم نزدیکتر هستند(البته هنوز این موضوع ثابت نشدهاست) در مقایسه با کسانی که هیچ شباهتی به هم ندارند.
یک تیم بینالمللی از محققان بیش از ۱۵، ۰۰۰ چهره، را که همه از تبار اروپایی بودند مورد بررسی قرار دادند. با در نظر گرفتن اندازههایی مانند عرض چشم و فاصله از بینی و دهان، شرکتکنندگان را به دو گروه تقسیم کردند. سپس ژنهای این دو گروه را مقایسه کردند و موفق به شناسایی ۵ ژن شدند که ویژگیهای خاص چهره را تشکیل میدهند. به عنوان مثال، پیایایکستری، ژنی که شکلگیری سلولهای عضلانی را تنظیم میکند، فاصلهی بین نوک بینی و چشم چپ و راست را کنترل میکند.
دکتر لاوینیا آراساس گریزلی، متخصص همهگیرشناسی ژنتیک در دانشگاه بریستول که به انجام مطالعهی صورت گرفته روی ژن کمک کردهاست، گفت: “ما انتظار داریم که شکل صورت نیز مانند “قد” تحت تاثیر صدها هزار ژن باشد. اما هنوز به مرحلهای نرسیدهایم که بتوانیم چهرهی یک نفر را از روی کد ژنتیکی پیشبینی کنیم.”
موضوع مهم دیگر در این رابطه “قومیت” است. آدمهای یک قومیت معمولا در مجموعهی بزرگی از ژنها اشتراک دارند. مثلا مردم جنوب آسیا معمولا موهای تیره و پوست قهوهای دارند و اهالی اسکاندیناوی موهای بور و پوست روشن دارند.
بزرگترین گروه قومیتی، چینیهای هان (حدود ۱.۳ میلیارد نفر) و هندوستانیها (حدود ۱.۲ میلیارد نفر، از جنوب آسیا) هستند. اگر شما عضوی از این قومیتها باشید، به لحاظ نظری شانس بیشتری برای پیدا کردن همزاد خود دارید.
با این حال، مفهوم اشتراک ژن، جغرافیا و در نتیجه ظاهر، درحالحاضر به دلیل مهاجرت در دنیای امروز تا حدی به هم ریختهاست. آدمهایی با قومیتهای متفاوت امروزه با هم ازدواج میکنند و بچهدار میشوند. سابقا کمتر کسی مکان زندگیشان را تغییر میداد، ولی امروز آدمهایی از قارههای متفاوت همدیگر را ملاقات میکنند. گذشته از این باید به خاطر داشت که خاستگاه همهی انسانها افریقا است. تا دههی ۱۹۸۰ میلادی این تئوری بیشتر جنبه حدسی داشت تا اینکه شواهد بهدستآمده از دیانای میتوکندری مردمان امروزی، به همراه شواهد مربوط به مردمشناسی کالبدی گونههای کهن (بهدستآمده از فسیلها) پشتوانهی محکمتری برای این فرضیه ایجاد کردند. با توجه به شواهد ژنتیکی و فسیلی، «انسان خردمند»ی کهن منحصراً در افریقا بین ۲۰۰٬۰۰۰ و ۱۰۰٬۰۰۰ سال پیش به انسان مدرن کالبد تکامل یافتهاست.
با گذشت زمان، جدا شدن از جمعیتهای انسانی، در کنار قرار گرفتن در معرض محیطهای خاص، سبب ایجاد ویژگیهای قومیتی شدهاست. و امروز انسانهایی که روزی از هم جدا شده بودند، با ژنهای جدید دوباره به هم میپیوندند. همین باعث میشود که احتمال داشتن همزاد هم زیاد و هم کم شود. گذشته از این، جمعیت انسان که در آغاز قرن بیستم یک میلیارد بود، امروز به ۷ میلیارد رسیدهاست.
نهایتا اینکه حتی اگر به عنوان دو غریبه، ژنهای دقیقا یکسان داشته باشیم، تجربیات شخصیمان هر روز شکل صورتمان را تغییر میدهد.
شیوهی زندگی تاثیر زیادی روی چهرهی ما دارد و میتواند ظاهر ما را روز به روز تغییر بدهد. آسیب ناشی از آفتاب، صدمات وارد شده به ما و فرآیند پیری به خودی خود تاثیر زیادی میگذارند.
بنابراین احتمالا کسی که کاملا شبیه شما باشد در این دنیا وجود ندارد، و حتی اگر کسی را پیدا کنید که شبیه ما باشد، قطعا اختلاف هایی نیز وجود خواهد داشت.
منبع: بازده
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.