آیا مصرف یک آسپرین در روز افسردگی را از شما دور میکند؟ پرسش بسیار مهم و در عین حال جالبی است. اهمیت و جذابیت این موضوع از آن رو است که قرص آسپرین به راحتی در دسترس همگان است و از طرفی افسردگی بیماری هزاره جدید است. کافی است افسردگی را فقط از نظر اقتصادی در نظر بگیرید تا ببینید که به طرز حیرتآوری پرهزینه است. انجمن روانشناسی استرالیا برآورد میکند که این اختلال هر سال ۱۲.۶ میلیارد دلار از اقتصاد محلی را مصرف میکند، و مسئول از دست دادن ۶ میلیون روز کاری است.
به گزارش «بهداشت نیوز»
هزینه های وحشتناک افسردگی
از نظر انسانی، این هزینهها وحشتناک هستند. ادارهی آمار استرالیا به تازگی بالاترین نرخ ملی خودکشی را پس از ۱۵ سال ثبت کرده است، که به طرز مرگباری از هر ۱۰۰،۰۰۰ نفر ۱۲ نفر را تحت تاثیر قرار میدهد. تقریبا ۸۰ درصد از خودکشیها پس از یک دورهی افسردگی رخ میدهند، و این وضعیت با نرخهای بالاتر مرگومیر ناشی از بیماریهایی نظیر دیابت، سرطان و بیماریهای قلبیعروقی در ارتباط است.
یک آمار دیگر: مطالعهای که در ۱۹۹۸ در نشریهی بررسی روانپزشکی بالینی منتشر شد، نشان داد که قریب به یک چهارم افراد جوان حداقل یک دورهی افسردگی را پیش از رسیدن به ۲۵ سالگی تجربه کردهاند. بسیاری از کسانی که در این حوزه کار میکنند، تصور میکنند این نرخ از آن زمان افزایش یافته است.
حالا این را در نظر بگیرید: چه میشد اگر دارویی وجود داشت که میتوانست به طرز چشمگیری علائم افسردگی را در اکثر موارد کاهش دهد، یا حتی آنها را ریشهکن کند؟ چه میشد اگر همان دارو میتوانست در واقع از آغاز آن جلوگیری کند؟
و چه میشد اگر این دارو به شکل کاملا تصادفی در قفسهی داروهایتان وجود داشت، در سوپرمارکتها قابل دسترسی بود، و بهعلاوه فوقالعاده ارزان بود؟
مایکل برک، استاد روانپزشکی دانشکدهی پزشکی دانشگاه آلفرد دکین، گفت: ” فقط ۲ دلار در ماه هزینه خواهد داشت، و چیزهای کمی هستند که در ماه انقدر برایتان آب بخورد.”
داروی موردنظر آسپرین است – آسپرین معمولی و کسلکننده.
قرص سفید کوچکی که از ۱۸۹۹ تولید میشود و به طور گستردهای به عنوان یک مسکن ملایم استفاده میشود، و معمولا به عنوان یک ” رقیقکنندهی خون ” به ویژه بعد از حملات یا سکتههای قلبی تجویز میشود.
با این وجود اکنون، به پشتوانهی پژوهشهای گسترده در استرالیا، به عنوان کلید احتمالی درمان طیف وسیعی از شرایط ناتوانکننده و گاهی کشنده مورد بررسی قرار گرفته است.
تحقیقات انجام شده در استرالیا در مطالعهای کلی به نام آسپری گرد آمده است، که اثرات آسپرین را بر شرایط سلامتی گوناگون بررسی میکند. کار پروفسور برک روی آسپرین فقط یکی از ۱۵ مطالعهی زیرمجموعه را تشکیل میدهد.
آسپری شامل ۱۶،۵۰۰ داوطلب استرالیایی، همه بالای ۷۰ سال، به علاوهی چندین هزار نفر دیگر در ایالات متحده میشود. این مطالعه بزرگترین کارآزمایی بالینی است که تاکنون در این کشور انجام گرفته است و یکی از وسیعترین مطالعات بالینی دنیا است. نتایج در ۲۰۱۸ در دسترس خواهد بود.
برک در ادامه گفت : “این مطالعهای است که الگوها را تغییر خواهد داد. اولین مطالعهی پیشگیرانهی اساسی است که میتواند در سطح جمعیت کل در دسترس قرار بگیرد. زیباییاش آن است که تنها یک عامل در اختیار دارید که ظرفیت جلوگیری از بروز علائم چندین بیماری التهابی را دارد – از بیماریهای قلبی گرفته تا دیابت، سرطان روده، و پوکی استخوان. ”
” تا همین اواخر تصور میشد التهاب نتیجهی بیماری است… اکنون پژوهشها روی این نظریه متمرکز شده است که التهاب، حداقل تا حدودی، خود دلیل بروز مشکلات است. “
” مطالعهی فوقالعاده هیجانانگیزی است، و فکر میکنم منصفانه باشد اگر از وسعت و اندازهی بزرگ و اهمیت بالینیاش بگویم که واقعا اتفاق نادری است. ”
سایر شرایطی که در حال بررسی شدن هستند شامل تخریب ماکولا، از دست دادن شنوایی، آلزایمر، زانودرد ، عفونتها، و حتی خروپف است.
پروژهی آسپری در ۲۰۱۰ و توسط پروفسور جان مکنیل، رئیس گروه اپیدمیولوژی و طب پیشگیری در دانشگاه موناش ایجاد شد. بودجهی اصلی این کار – ۵۰ میلیون دلار- از موسسهی ملی کهنسالی و مرکز نتایج و تحقیقات بالینی برمن تامین شد، که هردو متعلق به ایالات متحدهی آمریکا هستند. این مطالعه بزرگترین سرمایهگذاری آمریکا در علوم استرالیا تابهحال است.
از آن زمان مبالغ اضافهای از منابع استرالیایی از جمله، آژانس سرطان ویکتوریا، سیسرو (سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی همسود)، شورای ملی بهداشت و تحقیقات، و ارگانهای بشردوستانهی گوناگون تهیه شده است.
هدف اصلی مکنیل آن است که برررسی کند آیا مصرف منظم آسپرین کیفیت زندگی را برای افراد کهنسال بهبود میدهد. انگیزهی این مطالعه در ۲۰۰۰ ظاهر شد، زمانیکه بر سر مفید بودن مصرف روزانهی یک قرص آسپرین بین دو ارگان پزشکی اصلی ایالات متحده اختلافی جدی درگرفت: انجمن بهداشت آمریکا (ایاچآ) و سازمان غذا و دارو (افدیای).
اساسا، انجمن بهداشت آمریکا فکر میکرد ایدهی خوبی باشد. سازمان غذا و دارو این طور فکر نمیکرد.
مکنیل توضیح داد ” دشواری کار آن بود که شواهد زیادی، به ویژه در افراد مسن، وجود نداشت که نشان دهد فواید مصرف آسپرین بر مضرات آن میچربد.”
“وقتی بخواهید در افراد بالای ۷۰ سال از بروز بیماری پیشگیری کنید، بسیاری داروهای دیگر هم هستند که باید مصرف میکنند – و کلی مشکل با عوارض آنها وجود دارد- و اگر قرار باشد به آنها دارویی برای بقیهی عمرشان بدهید، واقعا دلتان میخواهد از نتیجه و مفیدتر بودنش آگاه باشید.”
” کاملا مشخص شد که فقط آن اطلاعات را کم داشتیم- و این امر برای پرمصرفترین قرص جهان شکاف بسیار بزرگی است.”
در آن زمان، مکنیل و همکارانش تازه یک کارآزمایی بالینی سراسری روی یک درمان فشار خون را تکمیل کرده بودند، که ۶۰۰۰ نفر را در برمیگرفت. مشخص شد که سیستم درمانی استرالیا، با شبکهای از پزشکان عمومی، ثبت سوابق بیماران، و محققانی با صلاحیت بالا، منحصرا به طرز بیهمتایی برای اجرای کارآزماییهایی با مقیاس وسیع مناسب بود. در همین حین بحث بر سر آسپرین آغاز شد.
تصمیم انجمن بهداشت آمریکا برای تایید مقادیر روزانهی آسپرین به عنوان یک اقدام پیشگیرانهی درمانی برای افراد کهنسال، (شاید بسیار عجولانه) از یک جهت تغییر افکار پزشکی را نسبت به ” التهاب” نشان میداد که اصلیترین مورد مصرف آسپرین است.
التهاب سیستمی ( که متفاوت از آن ورم قرمز موضعی است که پس از بریدن انگشتتان میبینید) برانگیختگی مداوم و بدون علائم خارجی سیستم ایمنی بدن است. مدتها است که به تعداد زیادی از شرایط غیرواگیر از جمله، بیماری انسداد ریوی مزمن، چاقی، دیابت، سرطان، و بیماریهای تخریبکنندهی سلولهای عصبی ارتباط داده میشود. در سال ۲۰۰۳، محققان متوجه شدند که این مشکل در افراد مبتلا به افسردگی هم شایع است.
تا همین اواخر، تصور میشد التهاب نتیجهی بیماریها باشد. طی چند سال گذشته، این تصور کاملا زیرورو شده است. حالا پژوهشها روی این نظریه متمرکز شده است که در واقع التهاب، حداقل تا حدودی، خود مسبب بروز مشکلات است.
از این رو این راهحل ساده و شیک مورد بررسی قرار گرفت: التهاب را کاهش دهید، بیماریها کاهش مییابند.
مایکل برک گفت “افسردگی بیشتر از آنکه به وسیلهی شانس اتفاق بیفتد، همراه با سایر اختلالات پزشکی غیرواگیر، نظیر پوکی استخوان، بیماریهای قلبی و دیابت دیده میشود. “
“تمام این اختلالات سطوح بالایی از التهاب دارند، بنابراین به نظر میرسد برای اختلالات روانی و سایر و اختلالات غیرواگیر، عوامل خطر مشترکی وجود دارد. دلیل این امر ممکن است تا حدودی تحریک به وسیلهی التهاب باشد.
“این مسیر دوطرفه است. اگر یک مشکل غیرواگیر دارید که خودش التهاب ایجاد میکند – برای مثال بیماریهای خودایمنی یا چاقی- خیلی بیشتر احتمال دارد به افسردگی مبتلا شوید.
“نکتهی مهم دیگر آن است که در رابطه با افسردگی عوامل خطر محیطی زیادی وجود دارد، مانند رژیم غذایی نامناسب، استعمال دخانیات، کمتحرکی و کمبود ویتامین دی. تمام این عوامل باعث التهاب هم میشوند. بنابراین نه تنها التهاب در افسردگی حاضر است –عامل خطری برای افسردگی نیز است.”
مطالعهی پروفسور برک، ملقب به آسپری-دی، لزوما روی افراد کهنسال متمرکز است، اما تنها مطالعهی جدید دربارهی نقش اسپرین در درمان سلامت روان نیست.
در ۲۰۱۴، مطالعهی جامعی باعث شد پروفسور آیریس سامر از بخش اعصاب و روان مرکز پزشکی دانشگاه اوترخت هلند، دریابد که وقتی آسپرین با داروهای ضدروانپریشی استاندارد ترکیب شد، سبب بهبود علائم در بیماران مبتلا به شیزوفرنی شد.
و خود برک، همراه محققان دیگری از جمله مرد سال سابق استرالیا پروفسور پاتریک مکگوری، در حال انجام پژوهش دومی هستند که بررسی میکند آیا آسپرین و یک نوع استاتین (که آن هم ضدالتهابی است) میتوانند افسردگی مزمن را در افراد جوان کاهش دهند. این مطالعه، احتمالا با حس شوخطبعی کادر درمانی، یودا-آ لقب بگیرد.
برک به سرعت اشاره کرد که انتظار نمیرود نتایج حاصل از این برررسیها به این زودی منتشر شود. تا زمانیکه این نتایج به دست بیایند و تحلیل شوند (و در حالت ایدهآلاش، تکرار شوند) هیچ راهی وجود ندارد که بفهمیم آیا افسردگی میتواند با استفاده از یک بسته قرصی که میتوانید روی قفسهی سوپرمارکت ببینید با موفقیت درمان شود. همچنین مشخص نخواهد بود که آیا به تنهایی درمانی کافی خواهند بود یا در صورت ترکیب با انواع داروهای ضدافسردگی بهتر مل خواهند کرد.
با این وجود، نتایج آسپری-دی به طور بالقوه یک مورد استفادهی انقلابی دیگر برای آسپرین را آشکار خواهد کرد
برک گفت ” ممکن است به عنوان یک داروی پیشگیرانه مفید باشد، این کاملا جدید است. در حال حاضر هیچ درمان دارویی پیشگیرانهی اساسی برای افسردگی نداریم.”
دارویی برای پیشگیری از شروع افسردگی میتواند پیشگامانه باشد. دارویی ارزان، و با دسترسی آسان دوبرابر پیشگامانه خواهد بود.
با در نظر گرفتن اندازهی عظیم جمعیت شرکتکنندگان در مطالعهی آسپری-دی، میتوان انتظار داشت که نتایج نشانگر شفافی از موفقیت یا شکست فرضیهی برک باشد.
حدود ۱۱ درصد از ۱۹۰۰۰ فرد حاضر در این مطالعه، تعریف بالینی افسردگی مزمن را در آغاز مطالعه برآورده کردهاند. با توجه به طیفی از مطالعات پیشین، منطقا میتوان فرض کرد درصدی از سایر شرکتکنندگان نیز طی دورهی مطالعه افسردگی را تجربه کنند. (مطالعهای در ۲۰۰۹ به رهبری دکتر امی فیسک از گروه روانشناسی دانشگاه ویرجینیا دریافت که در بین سالمندان افسرده “بیش از نیمی از موارد در ادامهی زندگی اولین حمله را نشان میدهند.”
بنابراین تاثیرگذاری آسپرین در سلامت روان را میتوان به راحتی اندازه گرفت. اگر درمان جواب بدهد، بعضی یا همهی کسانی که در ابتدا افسرده بودند در پایان باید بهبود یافته باشند. و تعداد موارد جدید باید کمتر از درصد موردانتظار تحت شرایط عادی باشد.
حتی اگر، در بهترین حالت اخبار خوب، افسردگی از گروه ناپدید شود، باز هم شواهدی را شامل نمیشود که به اندازهی کافی قوی باشند تا پیشنهادی برای پزشکان عمومی فراهم کند. پیگیریهایی باید صورت بگیرد، ارقامی باید تحلیل شوند، و بازبینیهایی که باید انجام شوند.
با این اوصاف، اخبار حاکی از موفقیت بسیار بزرگی خواهد بود.
برک اظهار کرد “در تاریخ پزشکی بسیار غیرمعمول است که یک مطالعهی منفرد کاملا الگویی را تغییر دهد – اما مطالعهای در این ابعاد و وسعت در تغییر تفکر و عمل در این حوزه بسیار موفق خواهد بود.”
در میان کسانی که مشتاق هستند نتایج آسپری-دی را هنگام انتشار مطالعه کنند، پروفسور هلن کریستینسن قرار دارد، دانشمند ارشد و مدیر موسسهی بلکداگ دانشگاه نیوساوثولز.
بلکداگ یکی از سازمانهام پیشگام در تحقیق و درمان افسردگی است.
کریستینسن گفت ” تحقیق اولیهای که بر روی درمانهای مصرفی آدمها برای مدیریت افسردگی انجام دادیم نشان دادیم درصدی از افراد برای کمک مسکن استفاده میکنند.”
” در آن زمان فکر میکردیم دلیل این امر آن است که افسردگی از نظر روانی دردناک است، اما شاید آدمها متوجه شدهاند که مصرف مسکنها (از جمله آسپرین) ممکن است از طریق نوعی مکانسیم مفید بوده باشد.”
همچنین تاکید کرد که این تحقیق هنوز راه درازی در پیش دارد.
” فرضیهی التهابی-عصبی درست و بسیار هیجانانگیز است، با توجه به پتانسیل تعیین مصرف دیگری برای این داروی ارزان و قابل دسترس همه.”
” با این حال مطمئنا لازم است به دقت امتحان شود تا تضمین کند که به مردم امید واهی نمیدهیم و بیهوده درمان نمیکنیم.”
این هشداری بود که توسط مکنیل تکرار شده است، که تاکید کرد هیچ کس نباید به مصرف روزانهی آسپرین فکر کند و بدتر از آن آسپرین را جایگزین داروهای تجویز شده کند.
او گفت: ” شواهد زیادی دربارهی خوبیهای آن وجود دارد.”
” مشکل آن است که وقتی آدمها پیرتر میشوند، رگهای خونی آنها خیلی نازکتر میشود و بیشتر احتمال دارد دچار خونریزی شوند. این عارضهی جانبی اصلی آسپرین است. مطالعهی آسپری فقط برای آن است که بسنجد آیا ارزشش را دارد که افراد متوسط سنی ۷۰ سال به بالا این قرص را مصرف کند.”
اگر مطالعات مکنیل و برک و محققانی که ۱۴ زیرمطالعهی آسپری را انجام میدهند ثمر دهد، ارزانی و سادگی دسترسی به آسپرین انقلابی در مراقبتهای درمانی کم هزینه و کارآمد ارائه خواهد کرد.
از سوی دیگر وضعیت آسپرین به عنوان یک داروی غیرانحصاری بدون نسخه باعث شده است مکنیل و همکارانش برای تامین مالی اجرای اولین آزمون بالینی جهانیشان به زحمت بیفتند. صنایع داروسازی بیگفارما حتی یک سنت هم کمک نکرده است.
مکنیل میگوید ” مبالغی مانند این برای صنایع داروسازی عادی است – آنها مقدار خیلی بیشتری را صرف ارزیابی یک دارو می-کنند.”
” اما گاهی به همان اندازه مهم است که روی درمانی تمرکز شود که در حوزهی وظیفهی آنها نیست، که در آن سهمی ندارند. و آسپرین یکی از آنها است.
” آنچه اهمیت دارد آن است که تقاضای تجاری تمام دستور کار تحقیقات دارویی را به پیش نمیراند. گاهی علاقهی عمومی باید وارد شود و به سوالات مهمی مانند این جواب دهد. ”
منبع: بازده
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.