اینکه یک زن و شوهر در زمان هایی بخواهند با خود خلوت کنند، ایرادی دارد؟ چطور می توان در زندگی زناشویی حریم های شخصی برای خود تعریف و برای طرف مقابل آن را بیان کرد، به گونه ای که دوستی در رابطه زن و مرد حفظ شود؟
به گزارش «بهداشت نیوز»
پاسخ:
هر انسانی، چه در زندگی مشترک و چه در زندگی خصوصی، به حریم شخصی نیاز دارد. لحظاتی است که فرد میخواهد با خود خلوت کند، از فشار کار روزانه جدا شود و تنها باشد. این حریم شخصی قابل تأیید است و کسی با آن مخالف نیست. این موضوع احساس معنوی خوبی در افراد به وجود میآورد. لحظاتی که فرد احساس میکند باید از جمع فاصله بگیرد تا بتواند شرایط خود را تنظیم کند؛ البته نیازی نیست که این وضعیت همیشگی باشد. این به معنای پنهانکاری نیست؛ کما اینکه مواردی هم هست که پنهان کردن برخی مسائل نهتنها ایرادی ندارد، که توصیه هم میشود. اینکه یکی از طرفین در دوران مجردی خود، ارتباطاتی داشته و حالا بعد از ازدواج به دلیل عذاب وجدان بخواهد آن را با همسرش در میان بگذارد، اصلاً لزومی ندارد؛ چرا که اگر او این مسئله را که تمام شده است مطرح کند، همسر او حساس میشود.
در فرهنگ ما، مرزهای افراد مشخص نیست؛ این مسئلهای است که بخشی از آسیب خانوادههای ما از آن ناشی میشود. به طور قطع، در جوامعی مثل جامعه ما، مرزها و حدود همه افراد خانواده باید مشخص باشد. اینکه مرد خانه در رابطه با همسر و فرزندانش، چه حدودی دارد؟ بچههای یک خانواده باید حدود ارتباط با پدر و مادر خود را بدانند؟ وظایف و حقوقی دو همسرم نسبت به هم چگونه است؟ و …
اینها مواردی است که در جامعه ما مشخص نیست. به این دلیل است که حدود و اختیار اعضای خانوادهها بههم ریخته؛ فرزندان جوان یا نوجوان با پرخاشگری با والدینشان صحبت میکنند و بیاحترامی میکنند. در این شرایط، ابهام در نقشها پیش میآید که این گیجی و ابهام، در زندگی مشترک مشکلساز میشود.
بنابراین توصیه من به همه خوانندگان مجله این است که همیشه باید حدود و اختیار اعضای خانواده رعایت شود. در روابط اجتماعی، در روابط بیرون از خانه، در رابطه با دوستان، در روابط با همسر و فرزندان. کسی که حریمی برای خود تعریف نمیکند، آسیبپذیر است و زود ضربه میخورد. بههم ریختگی مرزها، فرد را در آستانه آسیب شدید روانی قرار میدهد. این فرد، افکار درونی و توهمات را عین واقع، میداند. به موازاتی که مرزهای واقعی در زندگی واقعی خراب باشد، نشان میدهد مرزهای ذهن من بههم ریخته و به همان اندازه فردی دچار آسیب روانی هستم. این مرزها در خانواده آموزش داده میشود و معنای تربیت نیز همین است.
یکی از اهداف آموزشهای رسمی و غیررسمی هم باید همین باشد. امروز، این مرزها در هم ادغام شده و نقش پدر، بچهها، مادر و… خیلی بههم ریخته است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که احساسات و عواطف در آن مهم است. مشکلی که اینجا پیش آمده در اثر همان بههم ریختن نقشها و الگوبردای از زندگی غربی است.
دکتر فرید براتی سده/ سپیده دانایی
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.